قبل از امتحان اینقدر این ور و آن ور رفتم یعنی هی از این کلاس رفتم آن و این کلاس که وقتی برگه رو بهم دادن یک نیم ساعتی نشستم و سرمو گذاشتم روی دسته ای صندلی تا نصف م جا بیاد.
قبل امتحان رفتم پیش مینا جون ازش تشکر کردم که بهم ده داد یکجوری با تعجب نگاه کرد توی نگاه ش یه برو گمشو احمق، نفهم توش بود.
بعد امتحان چون حالم خوب نبود زنگ زدم جواب نداد به صاحب کار آقای " ح ک " توی تلگرام پیام دادم گفتم " OK " یعنی هر چی من میگم جواب میده " OK " گمونم آخر این ماه میگه " OK " دیگه نیا!
هان برگشتنی با یکی از دخترهای دانشگاه همراه شدم هیچ کلی حرف زد آمار دعوا و مرافعه های بچه ها و ریز به ریز داشت! ای دی تلگرام داده ام که برام جزوه امتحان ۳۱ رو بفرستد ِ :-)
بخوابم تا افطار چقدر هم من روزه ام، توی راه خونه از آشپزخانه محل غذا گرفتم داشتم میمودم خونه دایی مامانم دیدم با ظرف غذا دیدم امیدوارم برام دردسر ساز نشه گشنم خب بهرحال جاتون سبز خوردم الان هم میخواهم بخوابم.
هی هیچ پفیوزی ( خوشگل ی ) ندارم بهم دل داری بده ریدم توی امتحان م و برام بوس بفرست و بهم بگه بی شعورم درست امتحان ت بد شد این ترم مشروط شدی ولی هیچ ی از بی شعوری ت کم نمیشه
برچسب : نویسنده : 2tanhataren-pesar1 بازدید : 166