کلی توی اینترنت گشتم که یه کافه یا یه رستوران پیدا کنم برم اما خب طبق معمول ترس از تنهایی جایی رفتن و مسخره شدن مانع از این شد که برم.الان خونه نشستم دلگیر و پر از بعض و گریه... بخاطر اینکه تنها م بعض ندارم به این خاطر که چی شد به اینجا رسیده ام که تصمیم م گرفتم تنها باشم و توی غار تنهایی که برای خودم ساختم مونده ام.هان؟ بخاطر تمسخر چند آدم از خود راضی؟ بخاطر اینکه توی مدرسه و محله بهم میگفتند تیمور لنگ، میمون چی توز! هان؟ یا اینکه بابات و داداش تا هر دوستی رو پیدا کردی یه اسم روش گذاشتند؟
تنهایی بیشتر مواقع یقه آدم رو میگره اگر نتونی برای خودت پرش کنی این پر کردن نباید با آدمی باشد آدم ها بالاخص از نوع سالم شان مناسب نیستند برای پر کردن این تنهایی
برچسب : نویسنده : 2tanhataren-pesar1 بازدید : 132